قطا

شاید یک نویسنده

قطا

شاید یک نویسنده

سلام خوش آمدید

۳ مطلب در تیر ۱۴۰۱ ثبت شده است

 

 

می دانی رفیق

از درد گفتن سخت است

گاهی آنقدر بی قاعده است که در چارچوب هیچ کلمه ای جا نمی گیرد

و گاهی آنقدر ساده است که از پشت آهی بلند بیرون می ریزد

بعضی درد ها جوری کهنه اند که گویی از هزاران سال پیش

درست در لحضه ای که خدا خشت آدمی را بر صفحه  عرش کوبید

با آن عجین گشته اند

اما مشکل درد هایی است که مثل انسانی آواره از پی

یک در به دری و بی خانمانی طولانی، حال کنج قلبت را پیدا کرده و در آن،

جا خوش کرده اند

می دانی رفیق

ما صاحب خانه های دل رحمی هستیم...

 

 

 

  • مهدی نیازی

 

 

او: چرا بعضی حرفا رو فقط میشه با بغل کردن فهموند؟

 

من: چون بغل، جهان کلماتیه که تو ذهن جاری میشن و به زبون نمی رسن

و مظلومانه به تاریک ترین نقطه وجودمون حرکت می کنن.

 

 

 

  • مهدی نیازی

 

 

هوا گرم است

حال کسی را دارم که به اجبار کله اش راداخل گونی کرده اند

و باید برای زنده ماندن از هر سوراخی که می تواند نفس بکشد

دلم تبریز را می خواهد، شهرم را...

اما از بخت بد من، آنجا هم مدتی است گرمایش به چهل درجه می رسد

همان بهتر که داخل گونی بمانم و تا آمدن پاییز به نفس کشیدن ادامه دهم

اگر بخواهم خیلی شاعرانه اش کنم باید بگویم: با پائیز، تمام سال را زندگی خواهم کرد...

این روزها قلمم خیلی تنبلی می‌کند

کاش این قلم دو تا گوش بزرگ داشت، البته نه برای شنیدن حرفهایم

بلکه موقع تنبلی می توانستم گوش هایش را بگیرم و بتکانمش

تبریز جان لطفا سرد شو...

 

 

 

  • مهدی نیازی
قطا

این کتاب داستانی
روایت متفاوتی است از عشق
که با طنز آمیخته شده است
فایل این کتاب را
می توانید از طریق اپلیکیشن طاقچه
دریافت کنید.

آخرین مطالب