قطا

شاید یک نویسنده

قطا

شاید یک نویسنده

سلام خوش آمدید

راه فرار

يكشنبه, ۳۱ تیر ۱۴۰۳، ۱۱:۵۷ ب.ظ

 

 

ما با واقعیتی به نام تکرار مواجهیم. هر روز تجربه‌های تکراری را لمس می‌کنیم.

اسیر چرخه تکراریم و گاهی بدتر از خود تکرار به این شیوه مضر و نابود کننده عادت می‌کنیم.

امشب در راه بازگشت به خانه تصمیم گرفتم که یک مسیر سه _چهار کیلومتری را با پای پیاده طی کنم.

تجربه متفاوتی بود و دقیقا همان چیزی بود که مرا از چنگ غول تکرار می‌رهاند.

 من بارها در چنین موقعیت‌هایی به یک سری نتیجه در مورد زندگی رسیده بودم

 ولی نمی‌توانستم آنچه را که فهمیده‌ام جمع بندی کنم اما امشب موفق شدم.

در طول مسیر روی صندلی آهنی نشستم و فکر کردم

درست کنار جاده بودم و صدای عبور مدوام ماشین ها را می‌شنیدم.

روبرویم مغازه هایی بودند که اغلب کرکره هایشان پایین بود.

یک سمت پر از جنب و جوش و سمت دیگر خفته در آرامش و سکوت

و منی که میان این دو قرار گرفته بودم...

مواجهه با چنین موقعیت و صحنه‌ای، احساسی در من تولید می‌کرد

که نمونه‌اش را در زندگی تجربه نکرده بودم

احساس لذت بخشی بود و مرا با خود همراه می‌کرد.برای لحظه‌ای خود را در دنیای جدیدی می‌دیدم.

اکنون جمع بندی آسان شده بود، راه  رهایی را می‌توان در چنین احساس‌هایی جست.

 احساسی که می‌توان تنها با قرار گرفتن در موقعیت های مختلف تجربه کرد...

 

 

  • مهدی نیازی

نظرات (۱)

  • فاطمه قیاسی
  • بی نهایت توصیف قشنگی داشتید.بهتون تبریک میگم بابت این همه ذوق تو نگارش مطلب.

    پاسخ:
    سپاس از لطف و محبت شما 
    قطعا بخشی از این زیبایی حاصل تفکرات و نگاه دقیق شماست
    ممنونم که وقتتون رو برای مطالعه به من دادید🙏

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی
    قطا

    این کتاب داستانی
    روایت متفاوتی است از عشق
    که با طنز آمیخته شده است
    فایل این کتاب را
    می توانید از طریق اپلیکیشن طاقچه
    دریافت کنید.

    آخرین مطالب