مو و ماست 1
سلام
من عینک مرحوم دهخدا هستم.
همان عینکی که دنیا را با آن شناخت و و چرند و پرند را ساخت.
من و ایشان به هم کمک میکردیم تا مو را از ماست بیرون بکشیم.
زحمتهای آن بزرگ مرد در این راه هیچگاه فراموشم نمیشود
حال ایشان با آن همه هذل گویی به دیدار ملائک رفته و من را که عینکش باشم با فضای مجازی تنها گذاشته است.
جایی که در آن حتی مرغ ها پیش از تخم گزاری لایو می گذارند و و لایک می گیرند و همینکه تعداد فالوور هایشان به اولین عدد دو رقمی رسید با خروس ها به دلیل هم کفو نبودن در تعداد فالوور متارکه می کنند و حتی آدم ها را هم آدم به حساب نمی آورند.
یا جایی که کلاغ ها به صدایشان می نازند و با سمفونی قارقارهایشان به اصطلاح بلاگر میشوند.
نا گفته نماند که این فضا به خصوصی ترین خصوصیات هم دسترسی دارد.
یعنی اگر مرحوم دهخدا زنده بود و یک گوشی داشت و اینستاگرام را هم نصب می کرد می توانستیم بفهمیم که سبیلهایش به هنگام خوردن آبگوشت غاز چقدر چرب می شود، همانطور که الان می توانیم بفهمیم که یک زن یا یک مرد در طول بیست و چهار ساعت چه اندازه از حجم بینی اش کاسته و چه اندازه به حجم لب یا لپ هایش افزوده شده است.
اگر اجازه دهید من هم میخواهم چالشی پیشنهاد کرده و زحمت را کم کنم.
بیایید صبح که از خواب بیدار می شویم خمیازه هایمان را پست کنیم!
- ۰۱/۰۲/۰۷
فضای مجازی مرز ها رو برداشته و کلا یه کاری کرده که انگار همه باهم تو ی خونه زندگی میکنیم بس که از حالات روزانه و لحظات بسیار شخصی هم خبر داریم