قطا

شاید یک نویسنده

قطا

شاید یک نویسنده

سلام خوش آمدید

یک روز رفتن

چهارشنبه, ۱۷ فروردين ۱۴۰۱، ۰۳:۰۹ ب.ظ

وقتی می روی اما چیزی را جا گذاشته ای مدام بر می گردی 

گاهی به پشت سر و گاهی به اطراف نگاه می کنی 

انگار می خواهی تمام جایی را که به آن تعلق داری در چشم هایت جا کنی 

و با خود ببری.

تنهایی در این لحضات نقطه ی کوچکی است که با گذشت هر ثانیه بزرگ و بزرگ تر می شود و حس حضورت را به از یاد رفته ترین اتفاق تاریخ پیوند می دهد. 

اما دلتنگی مانند یک ماهی خود را به تنگ سینه ات می کوبد و آنجاست که صدای آرام بودنت را می شنوی.

 

 

#یادداشت

  • مهدی نیازی

نظرات (۱)

واقعا درسته :(

پاسخ:
ممنون از توجهتان

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
قطا

این کتاب داستانی
روایت متفاوتی است از عشق
که با طنز آمیخته شده است
فایل این کتاب را
می توانید از طریق اپلیکیشن طاقچه
دریافت کنید.

آخرین مطالب